در درون هرکدام از ما هیتلری کوچک نهفته است .
در ایران مدعیان دموکراسی و حقوق بشر بسیارند
مذهبی و غیر مذهبی .
غربگرا و اسلامگرا
چپگرا و راستگرا
آیا شما هم خود را طرفدار دموکراسی و حقوق بشر میدانید ؟
آیا به هموطنان غیر فارس همان حقوقی را قائل هستید که برای فارسی زبانان؟
از جمله حق تحصیل به زبان مادری ؟
حق مشارکت در حاکمیت برابر با فارسی زبانان چه ؟؟
و حق تعیین سرنوشت چه ؟
تعارف ها را کنار بگذاریم .
دموکراسی فقط و فقط زمانی خوب است که به نفع ما باشد و لا غیر.
در درون هرکدام از ما هیتلری کوچک حکومت میکند.
آذربایجان مهد پاک ترین ، نجیب ترین ، شریف ترین و آزاد ترین مردمان گیتی
آذربایجان تجلیگاه بابک ، سردار و سالار ملی و صمد بهرنگی ، حیدر عمو اوغلو ، چهرگانی، پیشه وری ، شهریار
آذربایجان سرآغاز ظهور زرتشت
آذربایجان سخن میگوید:
مردم شریف ایران
هموطنان عزیز
از پگاه انقلاب کبیر مشروطیت تا به امروز نیروهای عدالت طلب و آزادیخواه کشورمان کوشیده اند تا آزادی وعدالت را بر جامعه حاکم کنند و یکایک شهروندان ایران را در دستیابی به جمیع حقوق اجتماعی و فردی خود یاری نمایند.
ملت ما در طول تاریخ شاهد استبداد شاهان خودکامه بسیاری بوده است که برای بقای قدرت خود به هرجنایتی دست یازیده اند اما تجربه مکرر نوع بشر این است که ظلم ماندنی نیست.
انقلاب ضد سلطنتی سال 57 گویای این تجربه برای برپایی جمهوریت و مردمسالاری بود.
اکنون اگرچه قریب به ربع قرن ازآن تاریخ پر شکوه وحماسی می گذرد ، اما پرسش اساسی ما این است:
آیا ملت ایران به آرزوهای ملی خود رسیده اند؟!
بیقین شناسایی و تحلیل اشتباهات و ضعفهای گذشته به چراغ راهنمایی ، برای جنبش نوین مردم سالاری ملت ایران تبدیل خواهد گشت.
به نظر می رسد مهمترین دلیل عدم توفیق ما در برقراری نظامی دمکراتیک ، نداشتن تعریفی صریح ازمفهوم دموکراسی و طلب آن به مثابه امری انتزاعی وهمچنین عدم توجه به ضرورتهای عینی مردمسالاری درشکل گیری رویکردهای کلان فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و قومی و مذهبی کشورمان بوده است .
در چنین شرایطی ارایه تصویری واضح از ضروریات مردمسالاری و اوصاف جمهوریت ، می تواند به شناخت بیشتر نیروهای آزادیخواه و دمکرات از همدیگر و اتحاد و همکاری این نیروها در راستای حصول به نظام مطلوب اکثریت در کشور کمک نماید.
ما امضا کنندگان ذیل بعنوان جمعی از پژوهشگران ، اندیشمندان ، نویسندگان ، دانشگاهیان ، شعرا ، روزنامه نگاران و فعالان سیاسی آذربایجان با حمایت از تلاشهای سایر هموطنان برای ایجاد جبهه فراگیر دمکراسی خواهی ، دیدگاههای خود را در مورد محورهای عمده واهداف اصلی حرکت آزادیخواهانه ملت ایران به شرح زیر اعلام میداریم:
1- نخستین و برترین ضامن تحقق خواسته های ملی ، گذار به سیستمی مردمسالار بر اساس اصول شناخته شده جمهوریهای دموکراتیک و تضمین حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضمایم آن می باشد.
2- با توجه به تنوع قومی و وسعت جغرافیایی و نیز سابقه تاریخی کشورمان حرکت به سوی برقراری نظام فدراتیو در ایران ا مری اجتناب ناپذیر است. طی یکصد سال اخیر، وجود اصول مشهوری چون انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز شوراهای اسلامی در قوانین اساسی دوران مشروطه و جمهوری اسلامی گویای ضرورت ایجاد نظام فدرال در ایران است که طی دو سال اخیر نیز تحت عنوان طرح ده ایالتی شدن ایران بنحو فزاینده ای بر اهمیت آن افزوده شده است.
3- تعریف و قانونمند کردن حقوق فرهنگی و اقتصادی و سیاسی شهروندان و برابری آنها در همه زمینه ها ضامن سلامت و پایداری جمهوری است . لذا انتساب به هیچ مرام ، فکر ، نژاد و مذهبی موجب برتری و مشروعیت نیست واز نظر ما تنها منبع مشروعیت رای اکثریت ملت است که از طریق برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک به منصه ظهور می رسد.
4- با نظر به اینکه ایران کشوری کثیرالملله ا ست و در سراسرجغرافیای پهناور آن در طول تاریخ زبانهای شناخته شده پرتکلم و مستقلی چون ترکی ، فارسی ، عربی ، کردی ، ترکمنی وبلوچی رایج بوده است لذا پذیرش سریع و اجرای شفاف اصل بدیهی تحصیل به زبان مادری در همه سطوح تحصیلی امری ضروری می باشد.
5- با توجه به اینکه همه زبانها و لهجه ها ونیز مواریث فرهنگی جزء ثروتهای عظیم معنوی ایران محسوب می گردند لذا ایجاد شرایط مناسب برای بقا و بالندگی همه زبانها و لهجه های رایج در ایران ونیز حفاظت و ترمیم یادگارهای فرهنگی بدون اعمال هر گونه تبعیض از خواسته های ماست .
6- برای تکریم مقام انسانی زن در جامعه - بعنوان نیمی از شهروندان - پذیرش کنوانسیون رفع تبعیض از زنان وملحقات آن ضروری است.
7- برای تداوم و صیانت از دموکراسی ، توسعه پایدار علمی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی در سراسر کشور اجتناب ناپذیر می باشد. ما خواستار حق بهره مندی برابر همگان از امنیت ،آموزش و پرورش ، رسانه های عمومی ، بهداشت ، اشتغال ، مسکن و سایر امکانات رفاهی هستیم.
8- محیط زیست و تنوع زیستی و گنجینه ژنتیکی ایران از مهمترین ثروتهای ملی است . ما خواستار ترمیم خسارات وسیع دهه های اخیر به محیط زیست وصیانت از این ثروت گرانبهای ملی هستیم.
9- از نظر ما محور قرار گرفتن تامین منافع ملی و تنظیم مناسبات هارمونیک در عرصه بین المللی به منظور تقویت دوستی میان ملتها و نیزگسترش صلح جهانی ضامن امنیت و پیشرفت ملی است.
ما معتقد به پیگیری مطالبات از راههای مسالمت آمیز هستیم ، از نظر ما شیوه های مختلف مقاومت مدنی همچون تحصن ، تجمع ، راهپیمایی ، اعتصاب و تقاضا برای برگزاری رفراندوم حق ذاتی ملت برای رسیدن به مطالبات خویش می باشد
معتقد هستیم که حذف یا بی توجهی به هریک از موارد فوق باعث سلب اعتماد گروههای وسیعی از مردم و احیانا جبهه گیری آنان در مقابل همدیگر و نهایتا به هدر رفتن نیروها و به تاخیر افتادن روند رشد جامعه ایران خواهد شد.
امیدورایم کلیه نیروهایی که صادقانه میکوشند تا در رشد وتعالی جامعه سهمی داشته باشند با تحلیل و بررسی واقعبینانه ویژگیها و معضلات جامعه ایران و روند تحولات منطقه و نهایتا ارایه طریق جهت تحقق مسالمت آمیز اهداف فوق در مسیر حرکت مردم ایران راهگشایی کنند.
باشد که در جنبشها و حرکات اجتماعی خویش بتوانیم با داشتن چشم اندازی روشن از دموکراسی و درک صحیح از معضلات جامعه به پی ریزی شالوده کشوری پیشرفته و سرافراز و با شهروندانی آزاد و برابر موفق گردیم.
جمع یاز فعالین سیاسی-مدنی و نویسندگان آذربایجان
7 تیر 1382 برابر با 28 ژوئن 2003
76 سال قبل در اكتبر 1929 میلادی صربستان ، كروواسی ، اسلوونی و ایالتهای كوچك ، همچون مقدونیه و بوسنی با هم متحد شدند و فدراسیون یوگسلاوی را تشكیل دادند ، این اتحاد نتیجه از هم پاشیدن امپراتوریهای اتریش – مجارستان و عثمانی و پیوستن اقوام مختلف اسلاو اروپای جنوبی به صربستان بود ، اقوامی كه همواره در صلح و آرامش با یكدیگر زندگی كرده اما هرگز در یك كشور واحد و زیر نظر یك حكومت مركزی همزیستی نداشتند. این كشور جدید همچنین اقلیتهای قومی همچون آلبانیا ییها ، مجارها ، یونانیها و حتی آلمانیاییها را در خود جای داده بود ، در واقع كلكسیونی از اقوام مختلف
جمهوری فدرال سوسیالیست یوگسلاوی و دلایل فروپاشی آن (1)
جمهوری فدرال سوسیالیست یوگسلاویکشوری در شبه جزیره بالکاندر جنوب شرقی اروپا و در ساحل دریای آدریاتیکبود. بیشتر سرزمینهای این کشور کوهستانی، پیر است و حداکثر ارتفاع این کشور ۲۵۲۲ متر از سطح دریاست در این کشور، کشاورزی در دره رود دانوبجریان دارد. این کشور منابع بوکسیت، زغال سنگ و سرب و مس و روی دارد. یکی از مهمترین منابع درآمد این کشور به ویژه در سواحل دریای آدریاتیککه جزء ناحیه مونته نگرو است، توریسم بود. این کشور امروزه به هفت کشور صربستان، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، اسلوونی، مقدونیه، مونتهنگروو کوزووتقسیم شدهاست.
تاریخ
در قرن چهارم قبل از میلاد در شبه جزیره بالکان، اقوام ایلیریایی، تراکیایی، پانونیایی و چند گروه از یونانیها ساکن شدند.
۶۰۰سال بعد، رومیها، ایلیریاییها را شکست دادند و سرزمین شان را تصاحب کردند و شهرهای مورسا (اوسییک امروزی) و سینگیدونوم (بلگراد امروزی) را ساختند. زمانی که
ظرفيتها و منابع اقتصادي آذربايجان و موانع توسعه آن
اخيراً در رسانههاي گروهي ايران به نقل ازمديركل اكتشاف شركت ملي نفت ايران اعلام شده است كه ميزان ذخاير نفت در دشت مغان حدود 5/2 تا 3 ميليارد بشكه نفت در جا پيشبيني شده است. در مناقصهاي كه براي اكتشاف و توليد ميادين نفت مغان برگزار شده است تا سه هفته ديگر از ميان شركتهاي فرانسوي يا روسي يك شركت برنده خواهد شد و مشاركت با ايران را آغاز خواهد كرد.
همچنين رئيس سازمان صنايع و معادن استان آذربايجانشرقي اعلام كرده است "مجتمع مس سونگون با توليد 150 هزار تن كنسانتره در سال 84 راهاندازي ميشود و… وي در پايان گفت: استان آذربايجانشرقي با داشتن بالغ بر 5/6 ميليارد تن ذخاير در مقام سوم از لحاظ ذخاير معدني كشور ايستاده است و از نظر توليدات معدني نيز با داشتن تعداد 220 معدن فعال و استخراج ساليانه بيش از 8 ميليون تن انواع مواد معدني پنجمين استان غني مواد معدني كشور به شمار ميرود.»
البته معادن عمده ديگري نيز در آذربايجان وجود دارند كه يا در حال بهرهبرداري هستند يا در آستانه بهرهبرداري یامطالعات مقدماتي قرار دارند كه از جمله مهمترين ومعروفترين آنها ميتوان به معادن سرب و روي زنجان، برم زنجان، خاكچيني وكائولن مرند، سنگ تراور تن آذرشهر (منحصر بفرد در دنيا)، سنگ مرمر اروميه، معادن طلاي خاروانا و تكاب، نفيلين سينیت كليبر، معدن دياتوميت ممقان، ذخاير بيپايان شيميايي درياچه اروميه و صدها معدن كوچك و بزرگ ديگر كه هنوز
روشنفکران ایران وپارادوکس " دموکراسی – ناسیونالیسم"(1)
تلاشی برای ریشه یابی علل
عقب ماندگی و عدم توسعه کشور
جامعه در حال گذار ایران در 200 سال اخیر درتعامل و تقابل با غرب توسعه یافته و مدرن ،با تضادها و پارادوکس های بسیاری رو در رو بوده .
رابطه حکومت و جامعه با دین
رابطه بین سنت و مدرنیته
هویت ملی – دینیو هویت جهانی
حقوق زن و مردسالاری
و....
و دموکراسی و ناسیونالیسم
موضوع بحث ما نیز مورد اخیر است
در جوامع غربی بخصوص اروپای دوران رنسانس ، و پس از پایان جنگ های 30 ساله مذهبی ( بین پروتستانها و کاتولیکها ) اروپاییان بسال 1648 میلادی عهدنامه وستفالیا را منعقد نمودند که در آن برخی مسائل بنیادی را تقریبا معین نمودند .
از جمله اینکه حوزه دین را از سیاست و جامعهو مسایل اجتماعی( از جمله اقتصاد و اخلاق و نظم عمومی و ...) جدا نمودند و برای اولین بار به این اشتراک نظر رسیدند که محوریت با مسایل ملی است و تقسیم بندی مرزها نه دینی یا نژادی بلکه ملی خواهد بود و دولت – ملت ها بعنوان بازیگران اصلی صحنه بین الملل مطرح گردیدند و توسعه جوامع غربی نیز اکثرا در بستر دولت –ملت ها ممکن شد.
(دقت شود به این واژه بین الملل که هم اکنون نیز به وفور مورد استفاده قرار میگیرد .)
غرب پذیرفت که محوریت با ملل است و امور اجتماعی و سیاسیو اقتصادی داخلی در چهار چوب دولت ملی و امور خارجی بین ملل مطرح است و مرز بندی هایملی به رسمیت شناخته شدند نه مرز بندی های دینی .
پس از آن و به مرور زمان امپراتوری ها از جمله امپراتوری اتریش مجارستان و عثمانی تدریجا از میان رفتند یا عملا همچون امپراتوری بریتانیا نحوه اداره امور به شکل امپراتوری کنار گذاشته شد .
انعقاد عهدنامه وستفالیا (1648 م) بزرگترین واقعه بین المللی محسوب می گردد .
و اکثر اندیشمندان سال 1648را آغاز روابط بین ملل به شکل واقعی و رسمی میدانند .
بعد از آن بود که جنبش های دموکراتیک در فرانسه (1789)و امریکا (همزمان با استقلالو ایجاد دولت ملی 1776) و کشورهای اسکاندیناوی و دیگر کشورها در چهارچوب دولت – ملت ها به ثمر نشست و توسعه یافت .
اقليت هاي قومي و توسعه سياسي-اجتماعی در ایران(رویکرد استراتژیک) بخش پایانی
اقليت هاي قومي و توسعه سياسي-اجتماعی در ایران
(رویکرد استراتژیک)
9- با توجه به مباني نظري و حقوقي و نيز واقعيتهاي جامعه ايران و شرايط اقليتهاي قومي كشور، شايد توجه به موارد زير بتواند ميزان مشاركت و اثربخشي آن در ميان اقليتهاي قومي كشور بخصوص كردها، بلوچها و تركمنها كه علاوه بر داشتن زبان جداگانه، داراي مذهب متفاوت از اكثريت جامعه ايراني هستند را افزايش دهد:
اقليت هاي قومي و توسعه سياسي-اجتماعی در ایران (رویکرد استراتژیک)3
اقليت هاي قومي و توسعه سياسي-اجتماعی در ایران
(رویکرد استراتژیک)
7-شناخت اينكه وضعيت مشاركت سياسي اقليتهاي قومي در ايران در چه سطح و وضعيتي است، نيازمند يك مطالعه علمي است اما اجمالا” و با يك نگاه سطحي ميتوان مسئله را در دو بعد قانوني و واقعي بيان داشت: در قانون اساسي كشور در اصول متعدد از اقليتهاي قومي نام برده شده است.
هنگامى که گروه هاى متفاوتى از مردم آزاد ــ با زبان ها، باورهاى مذهبى یا معیارهاى فرهنگى متفاوت ــ انتخاب مى کنند که در چهار چوب یک قانون اساسى زندگى کنند، انتظارشان این است که از استقلال محلى و امکانات برابر اقتصادى و اجتماعى برخوردار باشند. در نظام حکومتى فدرال ــ که قدرت در سطوح محلی، منطقه اى و کشورى تقسیم مى شود ــ اختیارات به دست مقامات منتخبى سپرده مى شود که سیاست هاى مناسب با نیازهاى محلى و منطقه اى را در نظر مى گیرند و به کار مى بندند. آنان با حکومت کشورى و یک دیگر همکارى مى نمایند تا مشکلات فراوان کشور را از سر راه بردارند.